

من طرفدار روزنامه نگاری طولانی هستم. من آن را سفارش می دهم، ویرایش می کنم و در مجله The Fence منتشر می کنم. من حتی از خواندن آن لذت می برم – بیشتر اوقات. اما گاهی اوقات چنین قطعاتی آراسته، کسل کننده و اغلب، صادقانه بگویم، بیش از حد طولانی هستند. میخواستم بدانم که سردبیران و نویسندگان دیگر نشریات تأثیرگذارتر چه احساسی داشتند و چگونه آینده روزنامهنگاری طولانی مدت را در چشمانداز رسانهای بریتانیا پیشبینی میکردند، و آیا نگاههای پنهانی بیش از حد در ایالات متحده وجود داشت، جایی که فرمت آن است. جواهری در فرهنگ ادبی کشور
فایننشال تایمز و گاردین دو روزنامه با پلتفرمهای پیشرو هستند و جالب است که دو سردبیر آمریکایی نزدیک به راس آن را دارند: جاناتان شاینین، سردبیر سابق نیویورکر، در سال 2014 به لندن نقل مکان کرد تا تغییراتی را ایجاد کند. بازی Guardian Long Read و اکنون رئیس پروژه های ویژه روزنامه است. مت ولا، کارمند سابق مجله تایم، دو سال پیش سردبیر مجله FT شد.
هر دو تفاوت های قابل توجه بین بازارهای ایالات متحده و بریتانیا را برجسته می کنند. در بریتانیا، صفحات گستردهای وجود دارد که در جزیرهای کوچک به شدت برای خوانندگان یکسان رقابت میکنند، در حالی که در قاره وسیع آمریکا، روزنامههای نخبه نماینده هر شهر هستند و لسآنجلس تایمز به ندرت شمشیرها یا سوژههایی را با بوستون گلوب میگذراند. در دوران پیش از دیجیتال). شاینین اصرار دارد که ایده مقاله نویسی سنت متفاوتی در ایالات متحده است و نه با طولانی بودن، بلکه بر اساس نحوه سفارش و گزارش مقالات تعریف می شود.
به طور قابل توجهی، همه دست اندرکاران برجسته روزنامه نگاری جدید – جون دیدیون، هانتر اس. تامپسون و تام ولف – نام خود را به عنوان نویسندگان مجلات مطرح کردند، جایی که نشریاتی مانند Esquire و The Nation با سختگیری سرسختانه روزنامه های آمریکایی مطابقت داشتند. در حالی که در انگلستان، مفهوم داستان نویسی، طولانی نویسی، یک سنت روزنامه است.
این احساس وجود دارد که میراث فلیت استریت ویراستاران بریتانیایی را تشویق میکند تا اغلب اوقات نمایههای بیمعنای افراد مشهور یا شخصیتهای سیاسی را به جای انتشار مطالب پرمخاطرهتر و جاهطلبانهتر سفارش دهند. موضوع یک چیز است، دامنه چیز دیگری است.
جاناتان بکمن، سردبیر مجله 1843، میگوید: “بریتانیا از نظر خلق و خوی برای روزنامهنگاری طولانی مدت مناسب نیست… داستانها در ایالات متحده پرزرق و برقتر و گوتیکتر هستند.”
چیزهای کاربردی هم هست. سمیرا شاکل، یکی از نویسندگان معمولی گاردین لانگ رید، به من می گوید: «اخیرا مجبور شدم داستانی را که بر اساس یک پرونده قضایی اخیر بود، رها کنم، زیرا تنها راهی که می توانستم از دادگاه رونوشت دریافت کنم، پرداخت هزینه بود. رونویسی با هزینه 180 پوند در ساعت به اضافه مالیات بر ارزش افزوده. با توجه به اینکه دادگاه روزی چهار تا پنج ساعت تشکیل می شود و این محاکمه چهار هفته به طول انجامید، کاملاً طاقت فرسا است.
محتوای شرکای ما
تقریباً هرکسی که با آنها صحبت میکردم استدلال میکردند که تعداد بسیار کمی از روزنامهنگاران با استعداد که قادر به نوشتن طولانی هستند در بریتانیا وجود دارد. مجموعه مهارت قابل توجه است: شما باید توانایی نوشتن نثر واضح، گزارش با پشتکار، سازماندهی مطالب خود را داشته باشید – که به ویژه در صورت مشارکت وکلا می تواند دشوار باشد – و با واقعیت های خشن فرآیند ویرایش و این احتمال که همیشه محتمل است مقابله کنید. قطعه شما می تواند در هر زمان افزایش یابد و ماه ها تلاش سخت شما را بدون پاداش باقی بگذارد.
که ما را به موضوع مورد علاقه هر نویسنده می رساند: پول. بسیاری از مردم جذب نشریات آمریکایی می شوند زیرا آنها بسیار بیشتر پرداخت می کنند. فروشگاه های زیادی وجود دارند که برای هر کلمه بیش از یک دلار پرداخت می کنند. به من گفته می شود که مجله نیویورک تایمز تا 2.75 دلار برای هر کلمه پرداخت می کند. در بریتانیا، با توجه به سؤالات بی ادبانه من، شش نشریه اصلی وجود دارد که بیش از 40p برای هر کلمه پرداخت می کنند. در بالای درخت، رهبر بازار Granta است که دارای نرخ جدید 85p در هر کلمه است.
اما هزینه مجله ممکن است تازه شروع کار باشد: وعدههای غنی پخش پادکست و گزینههای تلویزیونی و فیلمی به گوش میرسد – اگرچه به گفته نویسنده Simon Accam، تعداد روزافزونی از روزنامهنگاران در تلاش برای نوشتن هوسها بوده است. کسی که این کار را به خوبی انجام می دهد، جف میش، نویسنده سابق کارکنان Loaded است که بر اساس شمارش او، ده گزینه را در مورد مقالاتی که نوشته است برنده شده است، از جمله یکی به قیمت 1 میلیون دلار – یک جایزه واقعاً منصفانه برای یک ویژگی از 8700 کلمه.
اما مایش فوق العاده است. بسیاری از نویسندگان آزاد تنها ظرفیت تکمیل سه یا چهار قطعه اصلی در سال را خواهند داشت، در این صورت. تاخیر در ارسال که امری رایج است به معنای تاخیر در پرداخت خواهد بود. همانطور که سمیرا شاکل می گوید، در ایالات متحده، “شما ممکن است قراردادی داشته باشید که بیشتر شبیه یک قرارداد کتاب باشد، جایی که در هنگام ارائه اولین پیش نویس، بخشی از هزینه به شما پرداخت می شود.”
ولا موافق است: «به طور کلی، قیمت ها بسیار پایین است. اگر تنها افرادی که توانایی پرداخت هزینه نوشتن را دارند افرادی هستند که مستقلاً ثروتمند هستند، در این صورت صحنه روزنامه نگاری پر جنب و جوشی نخواهید داشت. این فقط نویسندگان نیستند که رنج می برند. نسخههای آمریکایی منابع بهتری دارند، با تیمهایی از ویراستاران ارشد ماهر که خطاها را تشخیص میدهند و کاماهای نابجا را زیر سوال میبرند.
در این سمت از حوضچه برگردیم، شایان ذکر است که بسیاری از مجلات پیشرو در امور جاری از طولانی شدن مطالب پرهیز می کنند: به سختی می توانید چیزی بیش از 2000 کلمه را در هفته و تماشاگر پیدا کنید، و اگرچه ویژگی ها یکی از پایه های اصلی هستند. تایمز، تلگراف و ساندی تایمز، آنها هنوز یک پلتفرم مشارکت برای جاه طلبی های فایننشال تایمز و گاردین ایجاد نکرده اند.
پیتر جوهگان، که مقالات طولانی و درخشانی برای London Review of Books و سایر نشریات نوشته است، سردبیر Open Democracy است و به من می گوید که قصد ندارد آنها را در پچ خود منتشر کند، زیرا آنها به سادگی ” خیلی گران است، به خصوص چیزهای باکیفیت».
برخی از کسانی که بر روی روزنامه نگاری موضوعی آنلاین با کیفیت شرط بندی می کنند – که روزنامه نگاری “رایگان” است – شکست خورده اند. تیم خبری Buzzfeed News برنده جایزه پولیتزر منحل شده است. عمودی های Vice سال ها پیش از هم پاشیدند و شرکت مادر که زمانی میلیاردها ارزش داشت، اکنون باید توسط طلبکارانش از ورشکستگی خریداری شود. و در Tortoise Media، تغییر موفقیت آمیزی از خواندن طولانی به پادکست صورت گرفته است، زیرا تحقیقات نشان داده است که خوانندگان تا پایان به مقالات آنلاین پایبند نیستند.
به من گفته میشود که در برخی از رسانهها، توسعه برنامهریزیشده به روزنامهنگاری طولانی مدت خنثی شده است، زیرا احساس میشد که بازنده خواهند بود. پس از شروع دشوار هزاره، بسیاری از نشریات قدیمی اکنون سود زیادی به دست می آورند – سود زیادی. در میان آنها می توان به مجله پیشرو امور جاری کشور، هم در تیراژ و هم در نفوذ، چشم خصوصی، که به تراکم اخبارش معروف است، با پنج یا شش داستان 300-400 کلمه ای در یک صفحه بسته بندی شده است.
هک ارشد آدام مک کوئین، که از سال 1997 برای Eye کار میکند، فکر میکند که «طولانخوانی» میتواند با تغییر برند مفید باشد: «این را بعداً خواهم خواند» ممکن است در بسیاری موارد عنوان بهتری باشد – من» روی آن شرط میبندم. بسیاری از آنها هفته ها یا ماه ها روی برگه های باز می نشینند، مثل آن سیب هایی که مردم با بهترین نیت همراه ناهارشان می خرند و سپس روی میزشان می گذارند تا چروک شود و در نهایت دور ریخته شوند. بدیهی است که نمونههای خارقالعادهای از این ژانر وجود دارد، اما بیشتر فکر میکنم اگر داستانها را نتوان به طور خلاصه بیان کرد، اغلب احتمالاً اصلاً داستان نیستند.
در این مرحله، جالب است که ببینید این ویژگی های مجله چقدر طولانی هستند. مقاله اخیر Amiya Srinivasan London Review of Books در مورد آزادی بیان در پردیسهای کالج، 9974 کلمه است، فقط کمتر از یک سوم طول مزرعه حیوانات (خانم دالووی 63422 کلمه است؛ گتسبی بزرگ 47094).
ملیسا دنس، سردبیر اخبار نیو استیتسمن، درباره این مطالب طولانی میگوید: «آنها راهی برای مقابله با خستگی مخاطبان در موضوعات مهمی مانند مهاجرت هستند که مردم هر روز در بخش اخبار با آن مواجه میشوند – مقالهای عمیق درباره عبور از مرز. کانالی که به طرز ماهرانه ای گزارش شده است، باعث می شود خوانندگان به شیوه ای متفاوت با موضوعات درگیر شوند.”
در حالی که متیو وایت هاوس، سردبیر The Face، میگوید دو قطعه طولانیتر که در هر فصل منتشر میکند به او اجازه میدهد “مجله مد را روشن و خاموش کند – این چیزی است که با تصاویر براق جایگزین شود”.
سوفی المهرست، که به تازگی مطالب قطعی در مورد کاندوم را ارائه کرده است، یک نویسنده معمولی برای گاردین لانگ رید و 1843 است، و فکر میکند که در روزنامهنگاری بلندمدت بریتانیا حساسیت جدید و هیجانانگیزی در حال رشد است، «ترکیبی از موضوع و دیدگاه، شاید لحن و طنز خاصی».
مد تغییر می کند، سلیقه ها تغییر می کند. در بیشتر قرن نوزدهم، نشریات برجسته بریتانیایی مانند مجله بلک وود و ادینبورگ ریویو مقالات طولانی در مورد شعر، فلسفه و سایر موضوعات هیجان انگیز منتشر می کردند. و تنها 30 سال پیش بود که یک سردبیر جوان بریتانیایی به نام تینا براون شغل برتر مجلات آمریکایی را به دست گرفت: او یک بار یک داستان معمولی در نیویورکر ویلیام شاون را به عنوان “مقاله ای 50000 کلمه ای در مورد روی” توصیف کرد. چه کسی می داند چه کیمیاها و طنزهای عجیبی در انتظار ماست.
پست الکترونیک [email protected] برای اشاره به اشکالات، ارائه نکات داستانی، یا ارسال نامه ای برای انتشار در وبلاگ صفحه نامه ما.