
جان هریس، رئیس انجمن ملی آژانسهای مطبوعاتی و مدیر عامل آژانس خبری کاوندیش پرس مستقر در منچستر، میگوید که هزینههای «تغییر زمان» پرداختشده توسط روزنامههای ملی بریتانیا و هشدار میدهد که صنعت در صورت عدم تجدیدنظر فوری آسیب خواهد دید.
شاید 40 سال طول کشیده باشد، اما اعتصاب روزنامهنگاران ریچ نشان میدهد که خبرنگاران و عکاسان سختکوشی که هر روز تعداد زیادی طلای روزنامه را برای ما میآورند تا چه اندازه توسط ناشران کمارزش میشوند.
اما در مقایسه با روزنامهنگاران و روزنامهنگاران وبسایت امروزی که برای دستمزدهای نزدیکتر به قرن بیستم زحمت میکشند، روزنامهنگاران آژانسها و آزاد باید با دستمزد تقریباً دیکنزی زنده بمانند – علیرغم ارائه محتوای باکیفیت به مشتریان روزانه خود.
صاحبان آژانسها و فریلنسرها ممکن است در دهههای 1960 و 1970، یعنی عصر طلایی روزنامهنگاری سنتی، از نظر مالی خوب عمل کرده باشند، اما زمانه تغییر کرده است و آنها نمیتوانند مانند روزنامهها و وبسایتها هر روز به تبلیغکنندگان وابسته باشند.
آنها باید با عقل خود زنده بمانند و از مهارت های حیله گری و اخبار عالی خود برای جذب اسکوپ ها برای کسب درآمد استفاده کنند، و اگرچه باید عملیات خود را ارزان انجام دهند، اما در کار خود نیز بسیار پربار هستند.
در واقع، اخیراً یکی از آژانسها (با توجیهاتی) ادعا کرد که مسئول 25 درصد از تولید مطبوعات ملی است.
با این حال، حتی از روزهایی که روپرت مرداک در سال 1986 اتحادیههای مطبوعاتی را در هم شکست، هزینههای کارگزاریها و مشاغل آزاد راکد مانده است.
اگرچه مدیران ارشد روزنامهها مرتباً از ما بهعنوان «قهرمانان گمنام» و «رگ حیات» فهرست اخبار روزانه یاد میشوند، اما این نرخهای «تحریف زمان» از دهه 1980 به ندرت افزایش یافته است و حتی با وجود تلاشهای انجمن ملی مطبوعات کاهش یافته است. آژانس ها به خبرنگاران خود یک روز کاری منصفانه با حقوق منصفانه بدهند.
واقعیت آشکار این است که شعار ناشران مبنی بر استناد به “شرایط تجارت چالش برانگیز” هر زمان که ما کاسه التماس خود را به آنها پیشنهاد می کنیم، بی معنی است.
روزنامه های ملی معمولاً برای اجرای یک آگهی تمام صفحه در نشریات خود 30000 پوند از تبلیغ کنندگان دریافت می کنند، اما پولی که آنها مایلند برای یک صفحه اول به مشارکت کنندگان بپردازند حداکثر فقط 0.3٪ از مبلغی است که خود ناشران برای تبلیغات به جیب می زنند.
اگرچه مالک آن ریچ در سال 2021 درآمدی معادل 615.8 میلیون پوند در سال 2021 به ثبت رسانده است، اما روزنامه دیلی میرور که در ماه ژوئیه با ابراز تاسف از “گربه های چاق و کارکنان کم دستمزد آنها” در صفحه اول قرار گرفت، تنها 120 پوند برای یک صفحه اصلی به آژانس ها و فریلنسرها پرداخت خواهد کرد. در حالی که میله های ستون فقط 35 تا 60 پوند قیمت دارند.
Mirror Online هنوز 60 پوند به آژانس ها می پردازد – قیمتی که در سال 2012 و زمانی که سایت برای اولین بار راه اندازی شد، توافق شد، علیرغم وعده شکسته شده برای بررسی پس از دو سال.
متأسفانه، عناوین ملی Reach در مورد آژانسهای پرداخت و مشاغل آزاد تقریباً بدترین متخلفان هستند. دیلی اکسپرس که در سال 2006 در دوران ریچارد دزموند قیمت عکس های خود را کاهش داد، اکنون پرداخت ها به عکاسان را تا 75 درصد کاهش داده است، در حالی که دیلی استار، که فقط 10 پوند برای هر داستان می پردازد، اغلب آژانس خشمگین می شود. مالکانی که با بیان اینکه نسخه ای که ارسال کرده اند برای استفاده “رایگان” است دچار مشکل شده اند.
عبارت “فشردن خون از سنگ” اغلب هنگام انجام بررسی اعتبار به ذهن خطور می کند.
در حال حاضر، همه عناوین Reach اکنون ادعا میکنند که مجموعهای از نرخها را معرفی میکنند – اما اینها با اطمینان از اینکه همه آنها متناسب با کمترین میزانی هستند که توسط هر روزنامه قبل از خرید Trinity Mirror از روزنامههای Express در سال 2018 تعیین شده بود، پنهان میشوند.
در The Sun Murdoch’s – که صاحب آن 19 میلیارد دلار ارزش دارد – سرنخ های صفحه تنها 110 پوند برای آژانس ها به ارمغان می آورد، اگرچه شمارنده های لوبیا اخیراً فرمانی را صادر کرده اند که نرخ ها را برای سرنخ های “کوچک” به 100 پوند کاهش می دهد. بدون افزایش پرداخت به ازای سرنخ صفحه “بزرگ”.
ستونها در The Sun بین 35 تا 50 پوند قیمت دارند، در حالی که عکسهای زنده از رقم عجیب 78.75 پوند تا 250 پوند در صورت غیرمحتملی که یک تیرانداز بتواند دو صفحه گسترش یابد، متغیر است.
سان آنلاین که اخیراً تقریباً 30 میلیون خواننده در بریتانیا داشت، فقط 25 پوند برای یک داستان و فقط 10 پوند برای یک عکس به آژانس ها می پردازد، و حتی اگر نسخه دیگری در روزنامه ظاهر شود، پرداخت را لغو می کند.
نشریاتی مانند تلگراف سر فرد بارکلی و مرداک تایمز حتی بدتر هستند.
گروه رسانه ای تلگراف، که سود پیش از مالیات 29.6 میلیون پوندی را در ماه مه منتشر کرد، تنها 110 پوند برای هر صفحه اصلی پرداخت می کند، در حالی که تایمز 117 پوند می پردازد. میله های ستون می تواند به اندازه 20 پوند باشد. کمیسیون روزانه برای هر دو فقط 110 پوند است.
علیرغم گزارش درآمد اشتراک دیجیتالی 40 درصدی به 44.1 میلیون پوند، تلگراف آنلاین فقط 25 پوند برای یک داستان (اما فقط تا زمانی که در روزنامه منتشر شود) و 25 پوند برای یک عکس پرداخت می کند. تایمز آنلاین هیچ هزینه ای نمی پردازد.
روزنامه قدرتمند دیلی میل، که با افتخار می بالد که در روزنامه نگاری سرمایه گذاری می کند، در پرداخت حقوق به فریلنسرها و آژانس ها واقعاً سر و صدا بالاتر از بقیه است. اما حتی 150 پوند برای هر صفحه اول آنها هنوز بیشتر شبیه دهه 1990 است تا امروز. پرداخت عکس از 75 تا 160 پوند متغیر است.
دستمزد آژانسها و خبرنگاران آزاد اکنون بسیار بد است – یک شیشهشوی که هشت ساعت در روز کار میکند میتواند تا 160 پوند با استفاده از چرم تقلبی درآمد کسب کند، در حالی که یک خبرنگار مستقل یا آژانس فقط میتواند انتظار کسب درآمد 100 پوندی داشته باشد. پوشش یک پرونده کلاهبرداری پیچیده در دادگاه، ناقوس مرگ را به صدا در می آورد یا با یک جنایتکار شرور در آستان خود روبرو می شود. و این گاهی اوقات شامل هزینه بنزین، تلفن و پارکینگ می شود.
حتی دختر خودم هم یک بار در یک شب بیشتر از من برای پوشش دادن یک پرونده قتل درآمد داشت.
متأسفانه، مشاغل آزاد نه تنها قربانی حرص و طمع شرکتها شدهاند، بلکه ترس از این که اگر جرات کنیم قایق را تکان دهیم و شکایت کنیم، کارشان نادیده گرفته شود. اما واقعیت این است که اگر آنها به اندازه کافی خوب باشند، وسایل آنها همیشه، همیشه، همیشه مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
محاصره افزایش هزینههای کارمزد آزاد و نمایندگی نمیتواند ادامه یابد.
اگر ناشران به منجمد کردن و کاهش نرخها به روشی که در چهار دهه گذشته داشتهاند ادامه دهند، آژانسها دیگر قادر به کار نخواهند بود و دستمزد ناچیز در نهایت منجر به مرگ فریلنسر «گرسنه» خواهد شد.
نیاز به بررسی فوری قیمتهای فریلنسری در ناشران است، در غیر این صورت ناشران و خوانندگان آنها تعداد زیادی از داستانها و عکسها را از دست خواهند داد. و متأسفانه می تواند همه ما را تحت تأثیر قرار دهد.
عکس: جان هریس