
امیلی مایتلیس، روزنامهنگار سابق بیبیسی، ایدههای خود را برای شکل جدیدی از روزنامهنگاری متناسب با چالشهای مطرح شده توسط ترامپ، پوپولیسم و برگزیت در سخنرانی مک تاگارت خود بیان کرد.
او میگوید روزنامهنگاران باید از «تطابق با سلفون» دور شوند، کاری که او قصد دارد با مجموعهای از پادکستهای جدید برای Global انجام دهد.
او در یک سخنرانی با عنوان قورباغه جوشان: چرا باید از عادی سازی مسائل پوچ دست برداریم، پنج راه حل ممکن برای چالش هایی که روزنامه نگاران با آن مواجه هستند، زمانی که پوشش بی طرفانه می تواند منجر به انتشار اطلاعات نادرست شود، بیان کرد.
“کارمان را به نمایش بگذاریم”
او گفت: “اول، من گمان می کنم که این موضوع در مورد نور خورشید است: ما باید کار خود را بیشتر نشان دهیم. ما باید شجاعتر باشیم تا فشارهایی را که تحت آن قرار داریم و واکنشهای خودمان را توضیح دهیم…»
ترفندهای پوپولیستی را نام ببرید
ما همچنین باید یک مختصر پیدا کنیم – یک فرهنگ لغت، اگر بخواهید.
“ما – قورباغه ها – باید به ترفندهای پوپولیستی که با آنها برخورد می کنیم نام بگذاریم. الکس جونز مجری Infowars (به زودی 45 میلیون دلار فقیرتر می شود) یک “نظریه پرداز توطئه” نیست به این معنا که به پوسیدگی ای که می فروشد اعتقاد دارد. به نظر نمی رسد که اینطور باشد. او آن را می فروشد تا از مشترکین پول درآورد و سپس مکمل های غذایی را به آنها می فروشد.
بیایید به عنوان «آزادی بیان» در مورد محاسن این موضوع فکر نکنیم و بحث نکنیم. چیزی بیشتر از داروی تقلبی نیست. این فقط یک مدل کسب و کار است.
«وقتی می شنویم که دونالد ترامپ یا زک گلداسمیت یا نادین دوریس یا مارجوری تیلور گرین درباره «شکار جادوگر» صحبت می کنند یا بوریس جانسون در حال رفتن به مسیر گفتگوی «Deep State» هستند، باید حواسمان به خطر بیفتد. این اغلب منادی رد کنترل و توازن مشروع است. ما باید بپرسیم که چرا آنها از بررسی دقیق می ترسند.
“ما باید مراقب “موازی که دور از موازی نیست” باشیم. یورش افبیآی به خانه ترامپ در مار-آ-لاگو در این ماه توسط ترامپ برای حامیانش به عنوان معادل حمله ریچارد نیکسون در ساختمان اداری واترگیت بازنگری شد. نبود. این یک استوانه است. معادل کاذب را ببینید.
همانطور که اکنون میدانیم وقتی عبارت «اخبار جعلی» را میشنویم، باید آن را از طریق تعریف خود ترامپ ببینیم – تلاشی عمدی برای بیاعتبار کردن و تحقیر کردن – بیایید به این فکر نکنیم که آیا درست است یا خیر. هر چه بیشتر این ترانه ها را به عنوان دوستان قدیمی، کمی غمگین و کینه توز بشناسیم، مجهزتر هستیم تا آنها را صدا کنیم.
“از انطباق با سلفون دور شوید”
سوم، شاید سبک گزارش ما نیز تغییر کند. من هیجان زده هستم که ببینم چگونه پادکستی که هفته آینده با Global و Persephonica راه اندازی می کنیم، The News Agents، به ما امکان می دهد تا از رسمی بودن سلفون دور شویم، پرده از چرایی اتفاقات، نحوه انتخاب داستان هایمان را برداریم و چگونه مهمانان خود را رزرو کنیم
بهجای صحنهسازی کلیشهای حامی X در مقابل حامی Y، میتوانیم مانند آنچه در Americast انجام دادیم، به دنبال نکات ظریف باشیم. در آنجا، یک مکالمه ممکن است به این صورت باشد:
“ما: نظر شما در مورد سیاستمدار A چیست؟”
«عمومی: او دروغگو، شارلاتان و منافق است.
ما: دفعه قبل به او رای دادید. آیا شما دوباره؟
«عضو عمومی: بله، احتمالا.
«چون مردم پیچیده هستند، نه برش های مقوایی. و چنین تبادلی می تواند به ما اطلاعات بیشتری بدهد، مثلاً، درخواست ترامپ از تاجر همجنس گرا لاتین تبار اهل فلوریدا یا درخواست جانسون از مادر چشایر و مربی تناسب اندام، به گونه ای که طرفداران تندرو نمی توانند.
«پادکست آژانسهای خبری به ما فرصتی میدهد تا با افرادی که چیزی با برتری را دوست دارند، وفاداری کنیم. اکنون اخبار روزانه ده درصد از کل دانلودهای پادکست را تشکیل می دهد و مهمتر از همه، مخاطبان جدیدتر و جوانتر را جذب می کند. بنابراین، هم برای آنها و هم برای ما ضروری است که این را درست انجام دهیم.
نگاهی دقیق تر به بیانیه های توییتر بیندازید
چهارم، توییتها. پروفسور ارتباطات سیاسی، کلاس دی وریس می پرسد: «آیا یک سازمان خبری یک بیانیه مطبوعاتی کامل شرکتی را بدون ارائه زمینه یا سؤال منتشر می کند؟» اما ما این کار را با توییت انجام می دهیم. او معتقد است که ما باید پیامهای رسانههای اجتماعی را با همان استاندارد نگه داریم، حتی اگر مثلاً از یک رئیس دولت باشد: «توئیتها به همان سطحی از بررسی نیاز دارند که آیا حتی باید برای انتشار در نظر گرفته شوند یا خیر».
ما اساساً میانجی بین اقدامات صاحبان قدرت و مردم هستیم.»
منصف و سلامت باشید
“بنابراین پنجمین – هیجان انگیزترین – چالش برای ما، فکر می کنم، این است که چگونه این مسئولیت را به شیوه ای منصفانه و قوی انجام دهیم. یکی بدون دیگری فایده ای ندارد. اجازه دهید با مثالی پایان دهم که همکارم لوئیس گودال در حالی که ما در مورد سفر قورباغه در حال جوش بیچاره فکر میکردیم، جاده ایدهها را به زیر انداخت.
او با تحریک آمیز گفت: «بیایید تصور کنیم که دادگاه عالی آمریکا براون علیه هیئت آموزش را لغو کرده است». این تصمیم برجسته 1954 که برای همیشه به جدایی نژادی در مدارس دولتی پایان می دهد. آن وقت رسانه ها چه کار خواهند کرد؟ آیا قرار است آن را به عنوان یک واقعیت ثابت مستند کنیم؟ آیا اسمش را نژادپرستانه بگذاریم؟ آیا قرار است «هر دو طرف» را پیشنهاد کنیم و اجازه دهیم مردم تصمیم بگیرند که آیا آن را دوست دارند یا خیر؟
به عبارت دیگر، آیا گزارش چیزهایی که می تواند ساختار دموکراسی و جوامع ما را به طور اساسی تغییر دهد، کافی است، به گونه ای که گویی فقط آب و هوای فعلی است؟ بدون اینکه تأثیر قابل توجهی بر زندگی کسانی که با آنها تماس می گیریم بگذاریم؟ این یک جهش بزرگ است. و من – اتفاقا – فکر نمی کنم چنین چیزی در آمریکا اتفاق بیفتد.
اما من این سوال را اینجا می پرسم زیرا مرا می ترساند. زیرا در حالی که ما مجبور نیستیم فعال باشیم، نباید همدست، همدست و تماشاگر باشیم.
کار ما این است که بفهمیم چه میبینیم و حرکت بعدی را پیشبینی کنیم.»
«این زمان است، به عبارت دیگر، قورباغه باید از آب جوش بیرون بپرد و به همه دوستانش زنگ بزند تا به آنها هشدار دهد.
“اما تا آن زمان ما آنقدر در مسیر انفعال قرار گرفته ایم که آماده شده ایم.”
سخنرانی کامل امیلی تاگارت در مورد مک تاگارت را در Broadcast بخوانید.