ژان مورگان، گزارشگر ارشد پیشین روزنامه پرس در سن 86 سالگی درگذشت. او پس از 19 سال گزارش در مورد صنعت روزنامه ملی و منطقه ای برای روزنامه مطبوعات در سال 2003 بازنشسته شد. در اینجا جان اسلاتری، معاون سردبیر و سردبیر اخبار روزنامه مطبوعات، به او ادای احترام می کند.
ژان رویای سردبیر خبر بود. او تماسهای فوقالعادهای داشت و مجموعهدار درخشانی از داستانها بود. روزنامه نگاران همیشه به تماس های او پاسخ می دادند زیرا می خواستند بدانند او چه می داند.
ژان مانند آن زمان در سال 1984 به روزنامه مطبوعات بریتانیا پیوست، اما ریشه های او در روزنامه ها و مطبوعات منطقه ای است. او UKPG را به عنوان یک روزنامه می دید تا یک مجله.
او علاقه زیادی به روزنامه های ملی و محلی و اهمیت مطبوعات آزاد داشت. روزنامهنگاران و سردبیران روزنامهها در زمانی به ژان اعتماد کردند که از سوی روزنامهها و پخشکنندههای «مرتبط» مورد انتقاد قرار میگرفتند و اغلب تمایلی به صحبت علنی نداشتند و برای محافظت از خود سرشان را بالای نردهها میگذاشتند.
ظاهر ژان می تواند فریبنده باشد. یک بار شنیدم که یکی از سردبیران خیابان فلیت به کارکنانش گفت که ژان “به نظر خاله مورد علاقه همه است، اما او بسیار خطرناک است.” او نترس بود و دوست داشت دفاتر روابط عمومی را دور بزند و مستقیماً به سراغ منبع برود. به یاد دارم که جین صراحتاً به یک سردبیر گریزان درباره خروج ناگهانی دو نفر از کارکنانش گفت: “شنیدم آنها را در حال چیدن همدیگر پشت میزت گرفتی.”
ژان در سال 2002 به خاطر خدمات به روزنامهنگاری مدرک MBE دریافت کرد. او با بزرگواری گفت: «هیچوقت نمیدانی چرا ما این جوایز را دریافت میکنیم، اما تصور میکنم این موضوع به مبارزه ما برای مطبوعات آزاد مربوط میشود، یعنی همان چیزی که روزنامه مطبوعات به معنای آن است. در باره. این واقعاً در مورد همه کسانی است که در روزنامه هستند.”
محتوای شرکای ما
در حالی که صاحبان مختلف روزنامه مطبوعات میآمدند و میرفتند و دفتر در لندن به کرویدون و بازگشت به خیابان فلیت نقل مکان میکرد، ژان ثابت بود. او هوش باورنکردنی داشت و وقتی فکر می کرد حق با اوست هرگز عقب نشینی نکرد. نیروی شخصیتی او هر ناشر و صاحب جدید روزنامه مطبوعات را به خود جلب کرد، آنها به سرعت متوجه شدند که ژان را نباید دست کم گرفت یا مورد حمایت قرار داد. هنگامی که ژان سرانجام در سال 2003 از روزنامه مطبوعات بازنشسته شد، جشن خداحافظی بزرگی با حضور بسیاری از سردبیران و روزنامه نگارانی که در 19 سال گذشته نوشته بود برگزار کرد.
یکی از آنها روی گرینسلاید بود که در زمانی که جین سردبیر دیلی میرور بود، چنان مصاحبه صادقانه ای در مورد آینده مطبوعات تبلوید انجام داده بود که رابرت ماکسول او را اخراج کرد.
روی در گاردین نوشت: «من مطمئناً می توانم صداقت و درک مورگان را تأیید کنم. وقتی در خلال سردبیری کوتاه و طوفانی ام در دیلی میرور، مصاحبه ای صریح و صریح را با او انجام دادم، او دوباره تماس گرفت و از من پرسید که آیا واقعاً از نقل قولی که در آن ضبط شده، خوشحالم.
برای یک خبرنگار با قاشق انفجاری روی دستانش، او نگرانی و شفقت باورنکردنی از خود نشان داد. من با انتشار او موافقت کردم و این مقاله بعداً توسط رابرت ماکسول به عنوان دلیل خروج من از Mirror ذکر شد.
هم روزنامه سان و هم دیلی میرور صفحات اولی ساختگی را در دوران بازنشستگی خود به ژان هدیه دادند که او با افتخار روی دیوارهای آپارتمانش در لندن نمایش داد.
یک بار ژان را متقاعد کردم که از دوران بازنشستگی بیرون بیاید تا برای چند هفته کمک کند، وقتی به خیابان فلیت برگشتیم که تحت مالکیت پیرز مورگان/متیو فروید روزنامه مطبوعاتی بود. به طور طبیعی، او با یک داستان انحصاری درباره نحوه شکایت شارون استون ستاره هالیوود از Mail با استفاده از تسویه حساب بدون برنده و بدون هزینه سروصدا کرد.
پیرز مورگان تلاش کرد تا او را برای همیشه بازگرداند، و به روشی کم گفته خود ادعا کرد که این “بزرگترین بازگشت از زمان لازاروس” خواهد بود. او ظاهراً ژان را به خاطر یکی از داستان های صفحه اولش در روزنامه مطبوعات بخشیده بود که بر اساس نامه شخصی فاش شده ای که به سردبیر نشریه فرستاده بود، تیتر آن بود: «پیرز مورگان «من یک احمق کامل و کلاهبردار بودم». خورشید.
ژن را نمیتوان متقاعد کرد که برگردد، اما پس از بازنشستگی او بهعنوان سرپرست و عضو هیئتمدیره خیریه روزنامهنگاران کار بزرگی انجام داد.
او همچنین یکی از اعضای گروه روزنامهنگاران Old Codgers بود که برای ناهار گرد هم آمدند، اما سخنرانان مهمان که از جین رنج میبردند، کاملاً غیرقابل ضبط صحبت میکردند، بنابراین او نمیتوانست آنچه را که گفته میشد گزارش کند.
ژان حرفه روزنامهنگاری خود را با Bridgend Advertiser به عنوان کارآموز در سال 1954 آغاز کرد. او بعداً برای Bedfordshire Times، Leicestershire Evening Mail، South Wales Echo و سپس دفتر روزنامههای منطقهای تامسون لندن کار کرد، جایی که وظایف او شامل مصاحبه با ستارههای پاپ و پوشش پاریس بود. نمایش های مد
او در South Wales Echo با فیل مورگان، که سردبیر اخبار سان بود، آشنا شد و با او ازدواج کرد.
در چند سال گذشته ژان از لندن به فالموث در کورنوال نقل مکان کرده است تا در نزدیکی دخترش کلر، روزنامه نگاری که در ارتباطات دانشگاه کار می کند، زندگی کند.
ژان برای من، خانوادهام و بسیاری از همکاران قدیمیاش در روزنامه مطبوعاتی روشنفکر، خندهدار، همراه خوب و دوست خوبی بود. همه ما دلتنگ او خواهیم شد.
اگر خاطرهای از ژان مورگان دارید که میخواهید به اشتراک بگذارید، لطفاً به pged@pressgazette.co.uk ایمیل بزنید.
پست الکترونیک pged@pressgazette.co.uk برای اشاره به اشکالات، ارائه نکات داستانی، یا ارسال نامه ای برای انتشار در وبلاگ صفحه نامه ما.